شعری زیبا بنام امام زمان ازشاعر گرانقدر قشقایی جناب آقای نوروز عباسی
یا امام زمان (عج)
*قرُقِ آبیِ چشمت*
قُرُقِ آبی چشمت شده غارت
شدنی
*وقت آن است کنم دعویِ*
عشقت علنی
این منم در به درِ کوچه ی
تبریزی ها
*و تو شیرینی شعر و غزلم*
شمس منی
*عشق دردی است که تیغم*
زده من را عمری
نوبت آمد به تو این بار
*تو تیغم بزنی*
*آبی چشم تو را بحر خزر*
*می خواند*
*تو قلم کرده تر از آهویِ*
*چین و خُتنی*
*تو اگر قِیس شوی وای که*
*لیلی شَوَمت*
*من چو فرهاد شوم باز تو*
*شیرین منی*
*کوچه دلتنگ تو شد آمدنت*
*دیر شده*
*می تپد قلب خیابان که*
*میان بُر بزنی*
کاش می شد که شود غرقِ
نگاه ماتت
*اُفق سینه ی این پنجره های*
چُدنی
تا کی از چشم جهان عشق تو
مخفی بکنم
*وقت آن است کنم دعویِ*
*عشقت علنی*
نوروز عباسی
+ نوشته شده در دوشنبه نهم فروردین ۱۴۰۰ ساعت 13:23 توسط ائلیانا شاملو
|