سلام وعرض ادب تشکر ازلطف شما،


شعری ازشاعر مشهور قشقایی استاد پناهی آزاد
به زبان فارسی تقدیم حضور معلمان فرهیخته 


👇👇👇👇

ای معلم صبرکن  وز دست عدوان غم مخور
گر رسد فریاد تو بر اوج کیوان غم مخور
《گرچه اطفال توبی شامند شبها باک نیست》
عاقبت درهم شود این دور هجران غم مخور
بس نماند ظالم و پایان بگیرد دور او
روزگاران می شودچون باغ ریحان غم مخور
بوسه ها باید زدن بردست پینه بسته ات
تاکه گردد مهر ومه بر گرد کیهان غم مخور
آنچه دارم درحیات از همت والای توست
 برتو گرچه زندگی باشد چوزندان غم مخور
دست مزدت بس کم است وخرج منزل بی شمار
صبر وطاقت پیشه کن وزسیل توفان غم مخور
عمر شیرین صرف کردی بهر تعلیم وادب
با دل پرمحنت و رنج فراوان غم مخور
جملگی ارز وطن رفتند و کردند اختلاس
شدعدالتردرحقیقت چون آب حیوان غم مخور
گرچه حق ات شد تبه،از جور مسئولین به عمد
خائنان راهم نماند وقت ودوران غم مخور
برسوءالت گرچه پاسخگو نمی باشد کسی
تاکه داری باخدا میثاق وپیمان غم مخور
در وگوهر درحقیقت می نیابد کهنگی
وین لیاقت هم نگردد گاهی ارزان غم مخور
گرچه پیری سلب کرده شور وشادی ونشاط
 با قد بشکسته وزانوی لرزان غم مخور
گرچه حاسد نگذرد گه ارزش وحرمت تورا
تاکه ازحق می کنی اجرای فرمان غم مخور
باحقوق نازل و خرج فراوان ای عزیز
تاکه رحمان باشدت،ازفقر وحرمان غم مخور
روز نیکت بس مبارک،طول عمرت مستدام
تا بود یاریگرت الطاف یزدان غم مخور
نامیا، فرصت قلیل است و قلم بس ناتوان
تا بود یاری گرت یکتای منان غم مخور

پناهی آزاد (نامی)