شعری زیبا از شاعر گرانقدر جناب آقای کورش ایمانی ایمانلو
.................... جنگل ! .................
مادرم گفت عزیزم بر خیز !
خوابِ نوشین کافی است
نان نداریم دگر
سفره از نان خالی است !
میخواهم من نان پخت کنم !
با پدر نیز بروید بسوی جنگل !
هیزم می خواهم
گفتمش مادر !
جنگل را خوردند !
جنگل را بردند !
جایِ جنگل ، ویلا ساخته اند !!
اما من جبران می کنمش!
صد تُن نیز، کتابِ بی محتوایِ ظریف
در بغل دستِ دِهمان انبار است !!
موش خور گردیده !!
هر چه خواهی تو بسوز !
که صوابی است مضاعف ، زینهار!!
******** ******** *********
...کورش ایمانی ایمانلو ۳/ ۱۲/ ۹۹....
استفاده از اشعار ونوشته های نویسندگان وشاعران با ذکر منبع ونام نویسنده وشاعر وکسب اجازه از ایشان مقدور است.