" مادر ایلم"شعری زیبا از شاعر گرانقدر قشقایی استاد شیبانی
*** مادر ایلم ***
ای طلوعت از غروب آفتاب
ای به تاریکی چنان سنگ شهاب
🌹
ای قراول مال خود را روز و شب
ای به نامحرم نگاهش باغضب
🌹
مادر من دوغ را کِی میزنی؟
دزد شب را هم که هی هی میزنی
🌹
من نمیدانم تو کِی نان میپزی
نان سنگک با لواش کاغذی
🌹
کِی مهیا میکنی صبحانه را
آب و جارو هر طرف از خانه را
🌹
مرغها را آب و دانه میدهی
بره ها را جمله آغل مینهی
🌹
کِی شبانت را روانه میکنی؟
گیسوان را کِی تو شانه میکنی؟
🌹
جملهٔ این کارها قبل از سحر
من و سایر جمله اما بی خبر
🌹
بعد از آنش سمت دار قالیت
شاهکار و نقشهای عالیت
🌹
کِی مهیا میکنی ما را ناهار؟
مادرم، ای رستم چابکسوار
🌹
شیردوشی کار بعدت، مادرم
خستگی بر تن نداری، یاورم
🌹
خشک باید رو چادر، کشک را
آب چشمه نیز باید، مشک را
🌹
هم وکیلی، هم وزیری، هم طبیب
بی رقیبی مادر من، بی رقیب
🌹
هر مریضی را تو درمان میکنی
درد خود را نیز کتمان میکنی
🌹
اشک خود را نیز پنهان میکنی
شوهرت را شاه شاهان میکنی
🌹
گر تو را آید دو لشکر میهمان
میزبانی مینمائی هر زمان
🌹
پشت شوهر در مصائب چون دنا
جعبهٔ آرایشت قدری حنا
🌹
چون تکاور دائما در سنگری
در شجاعت شیرها را سروری
🌹
پوششت مادر، حجاب برتر است
عفتت ای مادرم چون گوهر است
🌹
در عروسی رقص چون بر پا کنی
موج وطوفانی به هر دریا کنی
🌹
رقص تو مهر است بر اهل زمین
نغمه هایت سوزناک و دلنشین
🌹
مادرم ای افتخار ایل من
شیر بیشه، ای نهنگ نیل من
🌹
مانده نامت مادر من، جاودان
همچو صولت برگ تاریخ زمان
🌹
یوسفم دارم به خود این افتخار
زاده ام از مادرانی شهریار
تقدیم به همه مادران ایل
روزتان مبارک
🙏🌾🌹
یوسف شیبانی فارسیمدان
چهاردهم بهمن نود ونه
استفاده از اشعار ونوشته های نویسندگان وشاعران با ذکر منبع ونام نویسنده وشاعر وکسب اجازه از ایشان مقدور است.